در روزهای آغازین شهریور که به لطف الله متعال ابتلا به کرونا در شهر زاهدان همچنان سیر نزولی‌اش را طی می‌کند، گزارش می‌رسد که خانواده‌ای در شیرآباد کرونا گرفته‌اند. تزریقات‌چی از مؤسسهٔ خیریۀ محسنین دارو تحویل می‌گیرد و راهی شیرآباد می‌شود.
از بلوار کشاورز وارد خیابان پیربخش می‌شود و در دل شب این خیابان را می‌پیماید و می‌رود تا اینکه به انتهای آن می‌رسد.
انتهای پیربخش محل خروجی آب فاضلاب شهر زاهدان است؛ آب فاضلاب شهر آنجا جمع شده و به لجنزاری متعفن تبدیل شده است. توقف و ایستادن آنجا برای لحظاتی کوتاه هم آزاردهنده و دشوار است. اما فقر و ناداری مردم را مجبور کرده که در کنار این لنجزار زندگی کنند و با این شرایط دشوار کنار بیایند و هیچ شِکْوه و اعتراضی نکنند.
تزریقات‌چی در کنار لنجزار به منزل بیمار می‌رسد. او و همسرش وارد حیاط خانه می‌شوند؛ حیاطی خاکی و تاریک. از آنجا به حیاطی دیگر راهنمایی می‌شوند. پیرزن بیمار که در ورودی حیاط دوم منتظر است، می‌گوید: «مواظب باشید سرتان به چهارچوبِ در نخورد.» درب کوچکی است که باید سر را خم کرد و از آن گذشت.
این پیرزن حکایت دردناکی دارد؛ سال‌ها قبل شوهرش را از دست می‌دهد، زندگی برایش سخت و دشوار می‌شود، اما استقامت می‌کند و دو دختر و پسرش را بزرگ می‌کند و آنها را ازدواج می‌دهد. امیدوار است که در سایۀ دامادها و عروسش به آرامش برسد و روزهای آخر عمری را به‌خوشی سپری کند. اما تقدیر چیزی دیگر برایش رقم می‌زند. پس از مدتی هر دو دامادش یکی پس از دیگری وفات می‌کنند و دو دختر با فرزندانشان سربار پیرزن می‌شوند. پسرش نیز تصادف می‌کند و آسیب می‌بیند و عروسش متارکه می‌کند. پسر و فرزندانش نیز سربار پیرزن می‌شوند. سپس نوۀ دختری‌اش را ازدواج می‌دهد، اما متأسفانه او هم گرفتار شوهر معتادی می‌شود و زندگی‌اش دوام نمی‌یابد، سرانجام او هم با فرزندش به پیرزن پناه می‌آورد؛ حالا در این خانه پیرزن و و دو دختر بیوه‌اش و پسرش و نوه‌هایش و نبیره‌اش باهم زندگی می‌کنند.
پیرزن بانوی مؤمنی است، او می‌گوید: «هرگز از کسی کمک نخواستم، من و دو دخترم در خانه‌ها کار می‌کنیم و با کمک هم مخارج روزمرۀ زندگی را تأمین می‌کنیم. این روزها که ما همه بیمار هستیم و نمی‌توانیم در خانه‌های مردم کار کنیم، برای تأمین نیازهای اولیۀ زندگی با مشکل مواجه هستیم.»

چهار نفر در این خانه بیمار هستند، آنها علاوه‌بر درد بیماری، درد ناداری را هم می‌کشند. از همسر تزریقات‌چی می‌خواهند که برای آنها کار پیدا کند.
خدمات درمانی آنها انجام می‌گیرد و بسته‌های داوریی و غذایی تحویل آنها می‌گردد.

231 بازدید

منتشر شده در تاریخ : ۱۴۰۰-۰۶-۰۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


تمامی حقوق طرح برای طراح محفوظ است. Copyright ©

طراحی شده توسط : عبدالماجد شه بخش