اشاره: برخی از انسانها چند پله بالاتر از انسانیت قرار دارند. آنان هیچگاه در مشکلات فقط به فکر کشیدن گلیم خود از آب نیستند، بلکه در شرایط بحرانی از جانشان مایه میگذارند و دست یاری و کمکشان را بهسوی همگان دراز میکنند. وقتی وضعیت شهر زاهدان بحرانی گزارش شد و کرونا دلتا در شهر جولان میداد و بسیاری از شهروندان زاهدانی با آن دستبهیقه بودند و ظرفیت بیمارستانها تکمیل بود. مردی به همراه همسرش خودجوش باهم تصمیم میگیرند با مشورت پزشکان و مهارتی که دارند، ابتدا به همکاران بیمار و خانوادههایشان رسیدگی کنند؛ خدمتی که خیلی زود زیر چتر مؤسسۀ خیریۀ محسنین استمرار و توسعه مییابد. آنان مجاهدوار وارد عرصه میشوند. صبحها داروهای مورد نیاز بیماران کرونایی را در پکیجهای مختلف آماده میکنند و بعد از آن، برای درمان بیماران کرونایی راهی خانههایشان میشوند تا به آنان روحیۀ امید به زندگی را تزریق کنند. پایگاه اطلاعرسانی «سنیآنلاین» با مولوی محمد ذاکریفر و همسر فداکارش، زوج تزریقاتچی بیماران کرونایی، درباره شیوۀ فعالیت و نحوۀ شناسایی، رسیدگی و درمان بیماران کرونایی در وضعیت بحرانی شهر زاهدان، گفتوگو کرده است که متن آن را در ادامه میخوانید:
بیش از یک ماه است که شما عزیزان بهعنوان تزریقاتچی به بیماران کرونایی رسیدگی میکنید، لطفاً دربارۀ فعالیتهای خود بگویید و اینکه چطور جرقۀ رسیدگی به بیماران کرونایی به ذهنتان خورد؟
تقریباً یک ماه پیش فواره دلتا کرونا در شهر زاهدان در اوج بود. وضعیت شهر قرمز و روبه سیاهی بود. ظرفیت بیمارستانها تکمیل بود. پرستاران در بیمارستانها مشغول فعالیت بودند و نمیتوانستند به آنانی که در سطح شهر در خانههایشان با کرونا دستبهگریبان بودند، رسیدگی کنند، اگر هم فرصت میکردند یا با تأخیر میآمدند یا هزینۀ زیادی از مردم میگرفتند که از توان عموم مردم خارج بود و همچنین تعدادی از اساتید دارالعلوم زاهدان و خانوادههایشان گرفتار کرونا بودند. آنان برای تهیه دارو و تزریقات در منزل و رسیدگی به بیماران کرونایی خود دغدغه داشتند. بنده (ذاکریفر) و همسرم که طعم تلخ کرونا را قبلاً چشیده بودیم، تصمیم گرفتیم به اساتید و خانوادههایشان خدماترسانی کنیم و تزریقاتشان را در خانه انجام دهیم. یک هفته در خدمت اساتید بودیم. سپس رفتهرفته خدماترسانی ما بهصورت عمومی در سطح شهر گسترش یافت.
بیماران کرونایی را چگونه شناسایی میکردید و چگونه به آنها رسیدگی میکردید؟
در همان روزهای نخست ستاد بحران مؤسسۀ خیریۀ محسنین با حضور اساتید دارالعلوم زاهدان و بعضی از پزشکان و فعالان اجتماعی در مسجد مکی برگزار شد. در آنجا تأکید شد که باید زنجیره ابتلا به ویروس کرونا قطع شود. این فعالیت در سه مرحله انجام گرفت: «پیشگیری»، «شناسایی بیماران و نیازمندان» و «دارورسانی و درمان». مؤسسۀ خیریۀ محسنین برای پیشگیری ویروس کرونا، امامان مساجد سطح شهر و فعالان جماعت تبلیغ را به همکاری فراخواند و در اختیارشان ماسک قرار داد تا در میان مقتدیها و افراد محله توزیع کنند و مردم را به رعایت پروتکلهای بهداشتی تأکید کنند. همچنین از آنها خواسته شد تا بیماران کرونایی و نیازمندان را به مؤسسه معرفی کنند. در این زمینه علمای محلهها خیلی همکاری کردند، آنها بیماران را به مؤسسه معرفی میکردند و مؤسسه آدرس و شمارۀ تماس یکی از اعضای خانوادۀ بیمار را برای ما میفرستاد. بنده و همسرم اسم بیماران را لیست میکردیم و به ترتیب، محلهبهمحله – بدون هیچ توجهی به قومیت و مذهب همشهریان گرامی – به خانههای آنان میرفتیم و رایگان خدماترسانی میکردیم.
علائم بارز کرونای هندی در بیماران چه بودند؟ لطفاً بفرمایید شیوۀ درمان را چگونه پیش میبردید؟
«تب»، «بدندرد»، «تهوع»، «ضعف» و «مشکلات گوارشی» بهصورت کامل و ناقص در افراد از علائم بارز این ویروس جهشیافته بود. پزشکان میگفتند: برای درمان بیماران کرونایی باید آب و ویتامین بدن تأمین شود تا بدن خود شروع به مبارزه با ویروس کند. آنان برای بیماران کرونایی سرم و آمپولهای مسکن، تقویتی و… تجویز کردند. ما هم با مشورت یک پزشک عمومی، پرستار، داروساز و طبیب این داروها را برای بیماران تهیه میکردیم و تزریقات آنها را نیز انجام میدادیم:
1- سرمهای قندی ـ نمکی؛
2- آمپولهای استامینوفن، کترولاک، دگزامتازون، سفازولین، دمیترون، ویتامین B کمپلکس، ویتامینB12 ، ویتامین Cو نوروبیون؛
3- قرصهای فاویپیراویر، پنتوپرازول، فاموتیدین، سرماخوردگی، استامینوفن، ناپروکسن، آزیترومایسین، لووفلوکساسین، زینک پلاس، ویتامین D3، مولتی ویتامین، ویتامین ث، قرص جوشان ویتامین ث و ویتامین E؛
4- شربت دیفن هیدرامین، شربت دکسترومتورفان و قطرۀ استامینوفن؛
5- داروهای گیاهی.
چگونه داروها را تهیه میکردید و در خدمت بیماران کرونایی قرار میدادید؟
در روزهای اول کار، هرروز صبحها برای تهیه سرم به چندین داروخانه مراجعه میکردم. متأسفانه غیر از دو داروخانه، بقیۀ داروخانهها خوب همکاری نمیکردند. پس از تهیه دارو،
بعدازظهرها به همراه همسرم برای رسیدگی به بیماران کرونایی به خانهشان میرفتیم. گاهی به علت گستردگی و شیوع ویروس و پراکندگی محلهها، صبح از خانه بیرون میشدیم و ساعت دو بامداد برمیگشتیم. در بیشتر شبها دختر کوچولوی دوسالهمان هم همراه ما بود و داخل ماشین در لابهلای داروها میخوابید؛ چون کسی را نداشتیم در خانه از او نگهداری کند.
پس از اینکه موسسۀ خیریۀ محسنین فراخوان کمکرسانی به بیماران کرونایی را منتشر کرد، خیرین گرامی از شهرستانهای مختلف داروهای مورد نیاز را تهیه و به موسسه ارسال میکردند، با حمایت آنها تا حدودی دغدغۀ تهیه دارو برطرف شد.
وضعیت روحی مردم زاهدان در روزهایی که کرونا در میانشان جولان میداد، چگونه بود؟
روزهایی که کرونا به اوج خود رسیده بود، دلهای مردم آکنده از ترس و اضطراب بود. فقر و تنگدستی قوزبالایقوز کمرشان را خم کرده بود و هزینۀ دارو و درمان فراتر از توانشان بود. بیشترشان روحیۀ خود را ازدستداده بودند و در استقبال از مرگ لحظهشماری میکردند. زمانی که مردم دیدند دارالعلوم زاهدان، موسسۀ خیریۀ محسنین و دیگر مؤسسات خیریه و خیرین، حامی و پشتیبانشان هستند و آنان میتوانند خدمات درمانی و دارویی را بهصورت رایگان دریافت کنند، روحیه گرفتند و به زندگی امیدوار شدند. شاید یکی از دلایل فروکشی فوارۀ کرونا و کاهش آن تقویت روحیۀ عمومی مردم بود.
آیا نهادهای دولتی در تهیۀ اقلام مورد نیاز بیماران با شما همکاری کردند؟
طی سفری که آقای حریرچی، معاون کل وزیر بهداشت به زاهدان داشت،دیداری با اساتید دارالعلوم زاهدان داشت و قرار شد که آقای سیدمحمد هاشمی شهری، رئیس دانشگاه علوم پزشکی زاهدان دارو و امکانات در اختیار حوزه بگذراد. تا جایی که بنده تحقیق کردم و اطلاع دارم، چیزی در اختیار ما نگذاشتهاند. مؤسسات خیریه و مردم داروها و نیازهای اصلی بیماران کرونایی را تهیه کردند.
به نظر جنابعالی چه چیز روند درمان را به تأخیر میانداخت و اینکه بیشترین مراجعهکنندگانتان از کدام قشر جامعه بودند؟
«کمبضاعتی» و «عدم آگاهی مردم نسبتبه درمان» مبارزه با ویروس کرونا را به تأخیر میانداخت. وقتی افراد بیبضاعت گرفتار ویروس کرونا میشدند، بیماریشان چند برابر شدت میگرفت، زیرا بهخاطر فقر و تنگدستی قدرت تهیه دارو و مراجعه به پزشک را نداشتند. آنانی که توانایی مالی داشتند میخواستند در خانه مداوا شوند و به درمانگاه مراجعه نکنند، درنتیجه هر دو قشر به ما مراجعه میکردند.
آیا بیماران کرونایی در قبال خدمات ارائهشده وجهی پرداخت میکردند؟
خیر. از طرف مؤسسۀ خیریۀ محسنین برای بیماران کرونایی، همۀ اقلام دارویی، خدماترسانی و تزریقات بهصورت رایگان انجام میگرفت. مؤسسه در کنار درمان به برخی از بیماران نیازمند کرونایی سبد غذایی، گوشت، میوه، عسل و داروهای گیاهی هم میداد.
از این کار پراسترس خسته نشدید؟
دعاهای علما، مسئولین و بیماران حس همدردی را در ما بیشتر تحریک میکرد و به ما انگیزه و قوت قلب میداد تا خسته نشویم و به فعالیت و خدماترسانی ادامه دهیم.
آیا ترس از ابتلا به این ویروس باعث تزلزلتان در رسیدگی به بیمارن کرونایی نمیشود؟
الحمدلله، نه بنده و نه همسرم هیچ ترسی نداشتیم. ماسک میزدیم و پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردیم و با توکل بر الله متعال برای خدماترسانی به بیماران بر بالینشان حاضر میشدیم. گاهی نزد بعضی بیماران میرفتیم خانوادههایشان از دور به اتاق بیمار اشاره میکردند و خودشان میترسیدند و ما را همراهی نمیکردند.
به نظر جنابعالی برای جلوگیری از انتشار ویروس جهشیافته کرونا چه باید کرد؟
باید زنجیرۀ انتقال کرونا قطع شود، مردم احتیاط کنند، ماسک بزنند و پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنند. واکسن بزنند. بیماران سعی کنند بیشتر از همه نکات بهداشتی را رعایت کنند. آنان خود را قرنطینه کنند تا ناقل ویروس نباشد و نیز بههیچوجه بیماریشان را مخفی نکنند، بلکه به مردم بگویند، بیمار هستند و نمیتوانند در هیچ مراسمی شرکت کنند.
چه حسی به شما دست میداد وقتی یکی از بیماران سلامتی خود را بازمییافت؟
باعث شادی و خوشحالی ما میشد، زیرا بهطور یقین میدانستیم این نوع خدمات تأثیرات زیادی در زندگی دنیوی و اخروی ما خواهد داشت.
سخن پایانی؟
وقتی بیماری در شهر زاهدان فراگیر بود، خدمات هم فراگیر بود؛ شیعه و سنی در کنار هم به بیماران کرونایی رسیدگی کردند. باید بزرگترین تشکر را از مسئولان دارالعلوم زاهدان و مؤسسۀ خیریه محسنین کرد و از همۀ خیرین، فعالان اجتماعی، امامان مساجد، دفاتر تسهیلگری، فعالان جماعت تبلیغ و مؤسسات خیریه قدردانی شود. دولت هم خدماتی انجام داد، اما طبق اطلاعات بنده خدماتش محدود به بیمارستانها و مراکز درمانی بود. باید از ستاد اجرایی فرمان امام، ارتش و سپاه پاسداران نیز تشکر کرد که به بیماران کرونایی خدماترسانی کردند.
در این برهه کمککردن، خدماترسانی و خبر گرفتن از بیماران خیلی در روحیهشان تأثیرگذار است. سعی کنیم هرگاه فردی نیاز به درمان داشت همه باهم فراقومی و فرامذهبی به او رسیدگی کنیم تا بیماریاش مداوا شود.
بنده و همسرم خدماترسانی به بیماران کرونایی را توفیقی از جانب الله تعالی میدانیم و امیدواریم در بارگاه حق، مقبول واقع شود.
دیدگاهتان را بنویسید