در این ایام که زاهدان دلتایی شده است، خدماترسانیِ مؤسسات خیریه و خیّرین گرامی ستودنی و قابلِ تقدیر است. مردم وقتی میبینند مؤسسات خیریه و مردم خیّر در کنار آنها هستند، روحیه میگیرند و به زندگی امیدوار میشوند و این خیلی در بهبودی آنها مؤثر است. تزریقاتچی که به محلات مختلف شهر سرمیزند، میبیند که مردم چقدر از این خدماترسانیها خوشحال میشوند و چقدر دعای خیر میکنند!
یکی از رابطین مؤسسهٔ محسنین که در منطقۀ قاسمآباد خدماترسانی میکند، زنگ میزند که من دارم در قاسمآباد سبد غذایی و غذای گرم تقسیم میکنم، اینجا بیماری نیاز به دارو دارد.
ساعت 10 شب است و تزریقاتچی در همان حوالی در بلوار کشاورز به بیماری رسیدگی میکند، سپس با همراهی رابط به قاسمآباد میرود و به منزل بیمار میرسد. هنگام داخلشدن به حیاط احتیاط میکند تا سکندری نخورد؛ چون حیاط هم شیب دارد و هم تاریک است. در گوشۀ حیاط پیرمردی خوشسیما بر بستر درازکشیده است، آنجا نه کولری وجود دارد و نه پنکهای! تزریقاتچی خدمتش میرسد، سلام میگوید و حالش را میپرسد. پیرمرد با کمک فرزندش مینشیند و با صدای نرم و لطیف میگوید: علیک السلام، الحمدلله خوبم.
بیماری و ضعف در چهره و صدایش نمایان است، اما بازهم شکرِ خدا را بهجای میآورد!
با کمک چراغقوۀ گوشی تزریقاتش انجام میگیرد سپس رابط، سبد غذایی و بستۀ غذای گرم را تحویل میدهد.
پیرمردِ مؤمن به پاس این خدمات، برای مولانا عبدالحمید و مجموعۀ مؤسسۀ محسنین دعای خیر میکند.
دیدگاهتان را بنویسید